فهرست مطالب
داستان یاسمین کولی
کولی یاسمین در جزیره قبرس، واقع بین جنوب ترکیه و یونان به دنیا آمد و به کولی دریایی معروف شد. پوست روشن، چشمان سیاه و مو و همیشه یک لباس بلند به رنگ آبی آسمانی با آستین هایی که تا آرنج می رفت می پوشید. در روزهای جشن، او دوست داشت خود را با تاجی از مروارید، طلا و گوشواره مروارید و زیورآلات ساخته شده از سنگ آکوامارین تزئین کند.
اکنون کولی را که از راه شما محافظت می کند، کشف کنید!
متاسفانه، کولی داستان زندگی یاسمین زیاد خوش نیست. او کولی بسیار قدرتمندی بود که به شکل های مختلف عشق جادو می کرد: عشق به زوج ها، خانواده، دوستی ها، گروه و خدا. طلسم های الزام آور آنها در کل گروه ناتاشا به عنوان قوی ترین و موثرترین شناخته شد. فقط او مثل هیچ کس دیگری بر جادوی شاندورونی ها (قبیله کولی ها از منطقه یونان) تسلط داشت. او از دوران کودکی دارای استعدادهای متوسط بود و در کودکی به پدر و مادرش گفته بود که در جوانی با غرق شدن در دریا خواهد مرد. این پیش بینی هایی که یاسمین کرد پدر و مادرش را خیلی ترساند و وقتی می خواست به دریا برود پدر و مادرش به شدت نگران بودند. او گفت: "نگران نباش، امروز نیست".
همچنین ببینید: خواب دیدن آب: معانی مختلف را بررسی کنیددر نوجوانی عاشق کولی از گروه شد که پسر بهترین دوست مادرش بود. مادرش و مادر پسر از احساسی که یاسمین ابراز کرد خوشحال شدند.با این حال، کولی همان احساس را نسبت به او نداشت. برای او مثل برادر بودند، نمی توانست یاسمین را زن ببیند. یاسمین با اینکه از تمام عشقش مطمئن بود، سعی کرد آن را خفه کند، چون متقابل نبود. اما بدترین اتفاق هنوز فرا نرسیده بود: کولی عاشق گاجی (زن غیر کولی) شد که بسیار ثروتمند بود و دوست داشت کولی را با هدایای فراوان و طلاهای فراوان بپوشاند. او واقعاً عاشق او نبود، فقط دوست داشت با یک مرد کولی خوش بگذرد که هر کاری برای او انجام می داد. کولی توسط قدرت و پول آن گاججی مسحور شده بود و او واقعاً می خواست با او ازدواج کند تا ثروتمند شود.
از آنجایی که یاسمین کولی بود که بهترین تشریفات صنفی را در کل گروه انجام می داد. به او رسید و از او خواست که آن را با گاججی هماهنگ کند. یاسمین میدانست که احساسی که آنها نسبت به یکدیگر دارند دقیقاً عشق نیست، اما با این وجود، او این مراسم را با اکراه انجام داد. آنها ازدواج کردند و مدتی خوشحال بودند، اما به مرور زمان با یکدیگر آشنا شدند و جذابیت اشتیاق به پایان رسید. رفتند و کولی آمد تا غمش را بر دوش یاسمین دوست و معتمدش گریه کند. اما متوجه شد که چیزی در یاسمین تغییر کرده است. هر زمان که قبیله به مسافرت می رفت، او برای چند روز بدون اطلاع دادن به کسی ناپدید می شد و ساعات طولانی را در مقابل دریا تنها می گذراند. او در درون رنج می برد، زیرا در همان زمان کهاو هنوز دیوانه وار عاشق کولی بود، او نمی خواست خود را به مردی بدهد که برای پول با گجی ازدواج کرده بود. او حتی سعی کرد به یاسمین نزدیک شود، اما او اجازه نداد.
وقتی آنها پس از یک سفر طولانی به شرق به جزیره قبرس بازگشتند، یاسمین و سایر کولی ها برای حمام کردن در دریا رفتند. یک روز زیبا. اما موج بزرگی آمد و یاسمین را به قعر دریا کشید. کولی های ناامید به ملاقات گروه رفتند تا به آنها اطلاع دهند که چه اتفاقی افتاده است. وقتی کولی فهمید که آب او را برده است، قلبش به لرزه در آمد و گفت: "من جاه طلب بودم و عشق بزرگ زندگی ام را از دست دادم."
سپس کاکوی گروه، خردمند کولی رومائو که پدربزرگش بود اعلام کرد: یاسمین دیگر زنده نبود. همه در مقابل دریا زانو زدند تا جسدشان را برگردانند. بیست و یک روز گذشت و هیچ اتفاقی نیفتاد. بنابراین قبیله نماز را متوقف کردند زیرا معتقد بودند که جسد او دیگر برای انجام مراسم کولی بر نمی گردد. اما پدر یاسمین تسلیم نشد و دو روز دیگر اصرار کرد و در بیست و سومین روز مرگش ماه در آسمان بزرگ ظاهر شد و تمام دریا را روشن کرد و ماهی بزرگی از آن بیرون آمد و به سمت او پرید. پدر از شوک یخ کرد. سپس یاسمین کولی از آب بیرون می آید و با حالتی آرام می گوید:
-«پدر غمگین نباش. من دیگر از زمین نیستم، اما از آبهای بزرگ، منتظر نباشتوسط بدن من، زیرا توسط ماهی بزرگ بلعیده شده بود. من خوشحالم و از اینجا از کل گروه ناتاشا محافظت خواهم کرد. از کاکو بخواهید که اردوگاه را بشکند و من شما را به مکانی امن می برم." به آب بزرگ بازگشت و ناپدید شد.
به دلیل ناراحتی در عشق، یاسمین اکنون می تواند اتحادیه ها را مانند هیچ کس دیگری، چه عاشق، چه دوستان یا خانواده، هماهنگ کند.
همچنین بخوانید. : مشاوره آنلاین Caralho Cigano – آینده شما در کارت های کولی
جادوی یاسمین
او دوست دارد با میوه ها، نان ها، شیرینی های عربی، روبان، عطر، برنج پودری و بخور پذیرایی شود. . رنگ های مورد علاقه او آبی روشن، سبز آبی و صورتی است. هدایای او باید همیشه در مقابل دریا باشد، جایی که او زندگی می کند و تمام نیروی خود را در آنجا به کار می گیرد.
همچنین ببینید: درخت زندگی کابالاهمچنین بخوانید: کولی سامارا – کولی آتش
بیشتر بیاموزید:
- طلسم کولی برای اغوا کردن - نحوه استفاده از جادو برای عشق
- 3 طلسم قدرتمند کولی
- کولی آینه جادویی جذابیت برای جذاب تر شدن