فهرست مطالب
آیا به معجزه اعتقاد دارید؟ ایمان یک دیوار واقعی است که ما را در قدرت مسیح لنگر می اندازد. به خدا هیچ چیز غیر ممکن نیست. داستان های واقعی افرادی را ببینید که در زندگی خود به معجزه ای دست یافته اند که ایمان شما را تقویت می کند.
شهادت های ایمان - در مورد معجزات از زندگی واقعی بیاموزید
دلایل بی شماری برای باور به نیروی معجزات 3 شهادت ایمان را در اینجا ببینید.
-
شهادت نادیا داسیلوا – زنی که دوباره متولد شد
نادیا با احساس بسیار شهادت خود را می گوید. یک شب نادیا با این احساس از خانه خارج شد که نباید بیرون برود، باید در خانه بماند. اما از آنجایی که شب خوبی بود و می خواست با دوستانش خوش بگذرد، از خودش عبور کرد و رفت. همان شب راننده ماشین پشت فرمان خوابش برد، با درخت تصادف کرد و نادیا که بدون کمربند ایمنی روی صندلی مسافر نشسته بود، سرش را به شدت به سقف کوبید و ستون فقراتش شکست.
او از خواب بیدار شد و متوجه شد که یک اتفاق بسیار جدی در حال رخ دادن است، اطرافیان گفتند: "نادیا، بیدار شو! باید بیدار شوی.» درد شدیدی در کمرش احساس کرد و از همان لحظه شروع به شفاعت خداوند و کمک خواستن کرد. پس از رسیدن به بیمارستان و انجام چندین آزمایش، مشخص شد: انفجار مهره "L1"، با قطعات استخوان گیر کرده در نخاع و شکستگی مهره "L3"، هر دو ستون فقرات کمری. پزشکان بودندصمیمانه و در نظر گرفت که نادیا دیگر هرگز راه نخواهد رفت. او از باور کردن آن امتناع کرد، زیرا علیرغم تشخیص پزشکان ادعا می کرد که پاهای خود را احساس می کند. تکنسین توموگرافی گفت که غیرممکن است فردی که در آن حالت نخاع دارد چیزی از کمر به پایین احساس کند، اما نادیا هرگز تسلیم نشد.
لازم بود برای ترمیم ستون فقرات نادیا تلاش شود و او تحت عمل جراحی قرار گرفت. اولین جراحی پرخطر پس از جراحی 8 ساعته، نادیا دچار عفونت جدی شد، باکتری های مقاوم به آنتی بیوتیک در خون او وجود داشت و پزشکان تنها 8 ساعت فرصت زنده ماندن به نادیا دادند. اما او از معجزه خود دست نکشید. او حتی در برابر ناامیدی و اشک های اطرافیانش دعاهایش را سه برابر کرد و ماوراء الطبیعه خداوند را فریاد زد.
همچنین ببینید: آیا خواب دیدن سیل بد است؟ نحوه تفسیر را ببینیددر نقطه ای روح القدس به نادیا وحی کرد که خداوند برای وجود او برنامه هایی دارد. و اینکه او نخواهد مرد بنابراین نادیا احساس آرامش زیادی کرد و برای رویارویی با هر آنچه که بود آماده بود. در آن زمان بود که با مانع دیگری مواجه شد: استئومیلیت، یعنی عفونت بسیار جدی در استخوان ها که هنوز دارو درمانی برای آن ندارد. بافتهای اطراف مهرهها و باسن نیز نکروزه و بوی بدی داشتند. نادیا به کلام فیلیپیان 4:13 چسبیده بود - "من می توانم همه چیز را به وسیله مسیحی که مرا تقویت می کند انجام دهم"، بر علیه همه چیز و هر کس.
نادیا دو عمل جراحی دیگر انجام داد.پرخطر، و پس از آن باید چند ماه فیزیوتراپی انجام دهید تا نحوه نشستن و راه رفتن را دوباره یاد بگیرید. «برای افتخار و جلال خداوند، مجبور نبودم فیزیوتراپی کنم. وقتی از رختخواب بلند شدم، ماوراء الطبیعه خداوند عضلات پایم را تقویت کرد و در سالن ها قدم زدم. همه، مخصوصا فیزیوتراپیست، گیج شده بودند، زیرا به گفته او، سه تا چهار ماه طول میکشد تا بینقص راه بروم.» بعد از این قسمت، نادیا همچنان نیاز به 2 عمل جراحی دیگر برای درمان استئومیلیت و برداشتن پین های قرار داده شده در ستون فقرات خود داشت که باعث درد زیادی در ستون فقرات او شد. «فلزات با موفقیت از ستون فقرات من به روشی ماوراء طبیعی حذف شدند و من شروع به بهبود روز به روز کردم. در کمال تعجب پزشکان بعد از پنج سال مرخص شدم. من از استئومیلیت شفا پیدا کردم.
امروز نادیا شفا یافته است. او کاملاً راه می رود و در سلامت کامل است. او خدا را به خاطر معجزهاش شکر میکند، زیرا حتی زمانی که پزشکان او را به مرگ یا فلج محکوم کردند، هرگز از باورش دست نکشید. نادیا به معجزه خود رسید.
همچنین بخوانید: قدرت دعا
-
شهادت توسط فابیو و کریستینا – جستجو برای نوزاد
فابیو و کریستینا 18 سال است که ازدواج کرده اند. در ابتدای ازدواج برخی اتفاقات شروع زندگی زوجین را سخت کرد، سوء تفاهم های زیادی پیش آمد. در میان یک گردباد ازاحساسات و عواطف کریستینا باردار شد. اما این بارداری زیاد طول نکشید و چند ماهه او دچار سقط جنینی شد که احساس از دست دادن و پوچی را در زوجین ایجاد کرد. این زوج احساسات خود را از سر گرفتند و شروع به جستجوی یک بارداری جدید کردند، اما هرگز موفق نشدند. در سال 2008، این زوج متوجه شدند که کریستینا یک میوم در رحم دارد که باردار شدن او را غیرممکن می کند. خونریزی شدیدی داشت که در بیمارستان بستری شد و 8 مورد هیستروسکوپی (جراحی) قرار گرفت. با گذشت سالها، این ازدواج درخشش خود را از دست داد و در سال 2012 یک بحران بسیار شدید ایجاد شد و این زوج شروع به صحبت در مورد جدایی کردند. به توصیه یکی از دوستان مشترک، آنها تصمیم گرفتند آخرین فرصت را به آن بدهند و شروع به حضور در یک کلیسا کردند. لحظه ای که وارد کلیسا شدند و دعا کردند، هر دو قدرت روح القدس را در زندگی خود احساس کردند. کلام خدا ازدواج فابیو و کریستینا را احیا کرد و آنها زندگی جدیدی را آغاز کردند که پر از امید بود.
پس از مدتی تغییر مذهب، این زوج تلاش کردند لقاح آزمایشگاهی را انجام دهند، به امید اینکه بتوانند یک بارور شوند. کودک بسیار مورد نظر برای تقدیس اتحادیه، اما این روش کار نمی کند. با قوت خدا ایمانشان را از دست ندادند و با شور و اشتیاق شروع به دعا کردند تا بارداری کریستینا به طور طبیعی اتفاق بیفتد. یک روز در پایان دعای این زوج، کریستینا گرمای بسیار شدیدی را در شکم خود احساس کرد.و حضور خدا را احساس کرد. به زودی متوجه شد که خونریزی دارد و گریه می کند و می گوید که احساس بهبودی می کند. معجزه اعطا شد. برخلاف تمام آنچه پزشکی پیش بینی کرده بود، کریستینا به طور طبیعی باردار شد. سارا در سال 2014 به دنیا آمد، سالم، بزرگ و سرشار از زندگی، به عنوان نوعی قدرت الهی بر زندگی زوجین.
همچنین بخوانید: همدردی معصوم برای باردار شدن
همچنین ببینید: جاذبه شعله دوقلو - 9 نشانه مغناطیس-
شهادت بیانکا تولدو – خواننده ای که از کما خارج شد
بیانکا تولدو یک خواننده مسیحی است که در زندگی خود آزمایش سختی را پشت سر گذاشت. و به معجزه دست یافت . در سال 2010 این خواننده خبر باردار شدن اولین فرزند خود را داشت. در زمان زایمان، این خواننده با مشکوک به پارگی آب در بیمارستان بستری شد. با این حال، در هنگام زایمان، روده خواننده پاره شد و یک عفونت عمومی ایجاد کرد. نوزاد قوی به دنیا آمد و مرخص شد، اما بیانکا به کما رفت. "وقتی در کما بودم، یک سری خواب دیدم، و وقتی از خواب بیدار شدم، متوجه شدم که آنها موقعیت هایی هستند که اتفاق افتاده است. آهنگ هایی را که در CTI می نواختند را به یاد می آورم که آزادی را پیشگویی می کرد. خواب دیدم که به دام افتادهام، بسته شدهام، اما صداهایی شنیدم و مرا رها کردند.» او به مدت 52 روز در کما بود، 10 عمل جراحی روی ریه ها و روده هایش انجام شد، 300 بار تزریق خون و همودیالیز انجام شد، 2 بار ایست قلبی کرد.
به محض اینکه از کما بیدار شد، خواننده فقط می توانست چشمانش را تکان دهد. بابا گذشت زمان و فیزیوتراپی وضعیتش بهتر شد و با ویلچر بیمارستان را ترک کرد و همچنان در قرنطینه بود و نمی توانست با کسی تماس فیزیکی داشته باشد. او هنوز پسرش را که 5 ماهه بود نمی شناخت. وقتی بچه برای اولین بار مادرش را دید، لبخند زد. "حتی بدون اینکه بتوانم او را لمس کنم، پسرم میدانست که من کی هستم."
بعد از این همه عمل جراحی، از جمله جراحی روی گلوی او، پزشکان شک داشتند که بیانکا زنده بماند. هنگامی که او زنده ماند، آنها گفتند که صدای او هرگز مثل سابق نخواهد بود: "من فکر می کردم که اگر در این نبرد پیروز شده بودم، می توانستم در نبرد دیگری پیروز شوم. صدای من به دلیل حنجره متفاوت بود، اما امکان آواز خواندن را رها نکردم.
امروز بیانکا خوب است، سالم است و خدمات ستایش خود را انجام می دهد و در برزیل و خارج از کشور اجرا می کند.
اکنون دلایل بیشتری برای باور به قدرت معجزه دارید. دعای قدرتمند برای درخواست معجزه را اینجا بخوانید.
بیشتر بیاموزید :
- 5 شهادت از کسانی که فیض را با درخواست از مقدسین کسب کردند
- تئورگی را بدانید - هنر معجزه کردن
- نکاتی برای بهبود نماز روزانه و رسیدن به نماز