فهرست مطالب
این جمله که باید از ایوب صبر کرد اشاره به صبر زیاد دارد و مربوط به شخصیتی از عهد عتیق است. این داستان و ریشه های مذهبی آن را درک کنید.
همچنین ببینید: 22 Arcana اصلی تاروت - اسرار و معانیآیا صبر ایوب بی نهایت بود؟
آیا تا به حال گفته یا شنیده اید که کسی از این عبارت صبر ایوب استفاده کند؟ آیا ایوب مرد بسیار صبوری بود؟ پاسخ در کتاب مقدس است.
ایوب که بود؟
طبق عهد عتیق، ایوب مردی بسیار ثروتمند با قلبی خوب بود. او 3 دختر و 7 پسر داشت و دامپرور ثروتمندی بود و گاو و گوسفند و شتر پرورش می داد. ایوب برای اینکه از خداوند برای گناهان خود و خانوادهاش آمرزش بخواهد، گهگاه یکی از حیوانات خود را قربانی میکرد و گوشت آن را به فقیرترین میداد تا خود را نجات دهد.
کتاب مقدس میگوید که فضایل ایوب شیطان را به چالش کشید. اینکه او مردی ثروتمند بود که چیزی کم نداشت و در عین حال به خدا وفادار بود. سپس شیطان از خدا خواست که او را وسوسه کند تا ببیند آیا در سختی ها همچنان وفادار خواهد بود یا خیر، و خدا موافقت کرد.
همچنین بخوانید: مزمور 28: شکیبایی را برای رویارویی با موانع تقویت می کند
مصائب ایوب
بنابراین، یک روز، ایوب مثل همیشه با آرامش در حال صرف ناهار بود که قاصدی از راه رسید و گفت که چریک ها به مراتع رسیدند، همه کارگران را کشتند و تمام گاوهای ایوب را دزدیدند. داشته است. چند ثانیه بعد، یکی دیگر از پیام آوران ایوب از راه می رسد و هشدار می دهد که رعد و برق ازبهشت و همه گوسفندان و شبانان را کشت. سپس کارگر دیگری از راه میرسد و ترسیده اعلام میکند که دشمنان کشورهای همسایه به کارگران قاطر حمله کرده و شترهای ایوب را گرفتهاند.
وقتی ایوب کاملاً شوکه شده است، پیامآور چهارم با بدترین خبر از راه میرسد: سقف خانه خانه پسر بزرگش در حالی که فرزندانش در حال صرف ناهار بودند فروریخت و همه فرزندانش در آن حادثه جان باختند. از یک دقیقه به بعد، ایوب مطلقاً همه چیزهایی را که برای او ارزشمندتر بود از دست داد.
اما ایوب از همه بدبختی ها متزلزل نشد. او برخاست، تمام لباس هایش را پاره کرد، سرش را تراشید و برای عبادت خدا به زمین افتاد و گفت: «برهنه از شکم مادرم بیرون آمدم و برهنه به آنجا باز خواهم گشت. خداوند داد، خداوند برداشت، نام خداوند مبارک باد. که ایوب حتی با این همه بدبختی به خدا وفادار ماند، او گفت که او فقط قوی ماند زیرا بسیار سالم بود. پس از خدا خواست که به ایوب بیماری بدهد و خدا این کار را کرد. پس از آن جاب شروع به ایجاد زخم های زیادی در سرتاسر بدن خود کرد که ناشی از یک بیماری جدی پوستی بود. اما ایمان آنها را تزلزل نکرد و گفت : «اگر ما کالاهایی را که خدا به ما می دهد قبول داریم، چرا بدی هایی را که او اجازه می دهد برای ما اتفاق بیفتد، نمی پذیریم؟ "
همچنین به توسعه صبر نگاه کنید: آیا به آن فکر می کنید؟
مکالمه ناامیدانهبا خدا
روزی ایوب در لحظه ای ناامیدی، بدون خانواده، بدون پول و با پوستی که به بیماری مبتلا شده بود، از خدا پرسید که آیا در رنجش زیاده روی نکرده است؟ سپس خداوند به او پاسخ داد: "این کیست که جرأت می کند با من بحث کند؟"
بلافاصله ایوب به بی اهمیتی خود عقب نشینی کرد و از خالق عذرخواهی کرد. خداوند عذر او را پذیرفت و او را آمرزید.
ثواب
چون ایوب، حتی با وجود این همه آزمایش، وفادار ماند، خداوند دو برابر ثروتی که قبلاً داشت به او پاداش داد. عشق یک زن جدید را به او عطا کرد و او دوباره ازدواج کرد و 7 پسر و 3 دختر دیگر داشت. دختران او به عنوان زیباترین زنان ساکن زمان خود شناخته می شدند. ایوب در 140 سالگی با صلح و صفا و عشق و ایمان از دنیا رفت.
همچنین ببینید: فرشته نگهبان لیبرا: یاد بگیرید که از آنها محافظت کنیدو سپس ایوب نمونه ای از ایمان و صبر بی پایان بود. آیا فکر می کنید اکنون منطقی است که بگوییم صبر ایوب؟ ما در WeMystic اینطور فکر می کنیم.
بیشتر بیاموزید :
- می دانید که دوست شما یک Gemini است زمانی که…
- Game of Búzios: هر چیزی که باید بدانید
- سه چیز که همه همدلان می دانند