فهرست مطالب
این متن با دقت و محبت فراوان توسط نویسنده مهمان نوشته شده است. مسئولیت محتوا بر عهده شماست و لزوماً منعکس کننده نظر WeMystic Brasil نیست.
مفهوم جهش کوانتومی واضح است که از فیزیک کوانتومی می آید، اما کاربرد معنوی بسیار قدرتمندی دارد. شما می توانید یک جهش کوانتومی در تکامل معنوی خود داشته باشید و آگاهی و شفافیت خود را به سطح دیگری ببرید.
«هر تغییر مثبت - هر جهش به سطح بالاتری از انرژی و آگاهی - شامل مراسمی از گذر است. با هر صعود به یک پله بالاتر از نردبان تکامل شخصی، ما باید دوره ای از ناراحتی و شروع را پشت سر بگذاریم. من هرگز استثنایی ندیده ام"
دن میلمن
جهش کوانتومی چیست؟ چگونه می توان این نوبت را در هوشیاری داد؟ ما می توانیم به شما کمک کنیم!
همچنین ببینید شفافیت معنوی شما چیست؟ چرا او اینقدر مهم است؟جهش کوانتومی چیست؟
در فیزیک کوانتومی، زمانی که ذره ای که در سطح انرژی معینی قرار دارد، مقدار زیادی انرژی به دست می آورد، به سطح بالاتری می پرد. این همان چیزی است که جهش کوانتومی نامیده می شود. همچنین جالب است که بگوییم وقتی الکترون از یک مدار به مدار دیگر می پرد، یعنی وقتی این مقدار انرژی اضافی را دریافت می کند و پرش را انجام می دهد، در زمان پرش بین مدارها پیدا نمی شود. او ناپدید می شود. احتمالا این الکترونبه بعد دیگری می رود که برای چشم ما نامرئی است.
این بیانیه فیزیک توسط خود قوانین کوانتومی اثبات شده است، که قبلاً از نظر ریاضی ثابت کرده اند که الکترون نمی تواند در زمان پرش بین دو سطح انرژی باشد. این نشان می دهد که وجود جهان های موازی در حال حاضر یک نظریه ثابت و مستدل است، اگرچه دانشمندان این ابعاد را در روایات عرفانی نمی پذیرند. این یک مسئله زمان است که این اتفاق بیفتد، زیرا فیزیک کوانتومی علم را در رابطه با ابعاد، تعاملات پرانرژی بین اجسام و وجود آگاهی در گوشه و کنار می گذارد. به هر حال، علم کوانتومی در حال حاضر با ایده جهان های موازی کار می کند، که ناشناخته، نامرئی، دست نیافتنی را با خود می آورد.
و چه چیزی این کشف را به خصوص برای علم بسیار پیچیده می کند؟ خب، از زبان کوانتومی، این پدیده بسیار مرموزتر و پیچیده تر از آن چیزی است که به نظر می رسد. دانشمندان متوجه شدند که هنگام تغییر مدارها، الکترون به سادگی از یک مدار ناپدید می شود و در مدار دیگر بلافاصله و بدون مسیر ظاهر می شود. یعنی الکترون مسیر بین دو مدار را «سفر» نمی کند. او "ناپدید می شود" و "دوباره ظاهر می شود"، مانند یک روح کوچک. اما مشکل در این مفهوم است که الکترون ها جرم دارند، یعنی ماده. و اگر الکترون یک ذره مادی است، چگونه میتواند "غیر مادی" شود، درسپس دوباره در نقطه متفاوت دیگری از فضا تحقق یابد؟
نتیجه گیری غیرقابل انکار است: «ماده» آنچنان «جامد» نیست و «غیرقابل غلبه کردن» همانطور که قبلاً تصور می شد.
«من آلفا و امگا، آغاز و پایان هستم. هر که تشنه باشد، از چشمه آب حیات به او رایگان می دهم.»
مکاشفه 21:6
یک کنجکاوی دیگر این است که این انرژی به صورت فوتون آزاد می شود. که باعث انتشار نور می شود. هنگامی که جهش کوانتومی اتفاق می افتد، نور ظاهر می شود. آیا این صرفاً تصادفی است که فیزیک کوانتومی وارد حوزه ای می شود که قبلاً منحصر به روایات معنوی بود؟ خیر اتفاقی که در حال رخ دادن است این است که علم میتواند مکانیسمهای فیزیکی را که بخشی از تجسم یک وجدان هستند، آشکار کند. بله، جهان ارواح کوانتومی است. الکترونهای بیرونیترین پوستهها به انرژی کمی برای پرش به بیرونیترین پوستهها نیاز دارند و برگشت آنها امواج طولانیتری ایجاد میکند. اما آنهایی که دورتر از مرز اتم هستند، برای تکمیل جهش خود به اتم نیاز به انرژی بیشتری دارند. و هنگامی که چنین چیزی اتفاق می افتد، الکترون هرگز به حالت قبلی خود باز نمی گردد. درک جهش کوانتومی می تواند کلید طلایی برای درک خود کیهان باشد.
همچنین ببینید خارج از خیریه هیچ نجاتی وجود ندارد: کمک به دیگران وجدان شما را بیدار می کند
همچنین ببینید: معانی رؤیت، روشن بینی و بصیرفقط دانش باعث دسترسی ما می شودسطوح بالاتر
اگر به بودن فکر کنیم، در مورد آگاهی، این جهش کوانتومی زمانی اتفاق می افتد که یک انرژی اضافی، یعنی دانش و اطلاعات توسط شخص، چه از طریق احساس، چه احساس، مطالعه و یا دانش اکتسابی دریافت شود. تمام یادگیری های جدید، به ویژه عمیق ترین و پر جنب و جوش ترین آنها، موفق می شوند الکترون ها را باد کرده و آنها را مانند موشک های کوچک منفجر کنند و به مدار دیگری بروند. وقتی چیزی در ذهن ما کلیک میکند، زندگی را کاملاً متفاوت میبینیم . و وقتی چیز جدیدی یاد می گیریم، هرگز به حالت قبلی برنمی گردیم.
ذهن شفاف و پر از دانش روز به روز شفاف تر می شود، به زودی پر از نور می شود. جهل وجود را در تاریکی، در تاریکی نگه می دارد، در حالی که روشنگری چیزی است که سایه ها را از ذهن ما حذف می کند. بی جهت نیست که دوران میانسالی تفتیش عقاید مقدس "شب طولانی هزار ساله" نامیده می شود، تاریکی اجتماعی که یک هزار سال به طول انجامید. جنایاتی که نهادهای قدرت علیه زندگی بشر مرتکب می شوند از همین جا سرچشمه می گیرد، از این سایه ناشی از جهل که تحمیل عقایدی را می پذیرد که به حیثیت دیگری لطمه می زند، تفاوت ها را نمی پذیرد و طبیعی ترین چیزها را قرار می دهد، مانند: به عنوان مثال، رابطه جنسی، به عنوان یک گناه و چیزی که باید با آن مبارزه کرد. و باقیمانده موسسات تنها به این دلیل امکان پذیر بود که سایه افرادی که به دنبال آن بودندنهادها این پوچ ها را تایید کردند. امروز، ما کمی (خیلی کم...) بیدارتر و شفاف تر هستیم، بنابراین می توانیم با ناباوری و حیرت خاصی به آن گذشته نگاه کنیم. اما ما از سایه جهل رها نیستیم و حتی امروز هم مرتکب اشتباهاتی می شویم که مسلماً نسل های آینده با حیرت آن را مشاهده خواهند کرد.
دانش آزاد، جدا از جزمها، جهانشمول و استقبال از همه چیز نور است و راه خودشناسی است. از طریق اوست که اسرار جهان آشکار می شود. میل به خروج از امر عادی و فرو رفتن در ناشناخته ها چیزی است که ذهن را از جهل بیدار می کند و ما را به جهش کوانتومی وا می دارد. سؤال کردن بخشی از این جهش است، در حالی که پذیرش ما را گیر می کند. ما همچنین وقتی به خودمان دروغ میگوییم، وقتی به خودمان اجازه میدهیم برای چیزی که آشکارا اشتباه است، «پاداش را بگذرانیم»، ذهن خود را زندانی میکنیم.
مثلاً در سیاست، این بسیار واضح است: ما از رفتار خاصی در حریف وجود دارد، اما زمانی که این نامزد ماست که اشتباه مشابهی را مرتکب می شود، به جای اینکه تفکر انتقادی داشته باشیم، به سیل توجیهات پیش پا افتاده ترین ممکن می چسبیم، مثلاً فکر می کنیم هر اطلاعاتی که ما را ناخوشایند می کند بخشی از یک خطای وحشتناک است. توطئه اپوزیسیون که می خواهد با دنیا به پایان برسد. ما می دانیم که این یک فرآیند احساسی است و نه یک فرآیند عقلانی که ما را به این سمت سوق می دهد، اما همچنین لازم است که ما را زیر سوال ببریم.ارزش ها و نحوه استفاده از آنها برای تعامل با جهان. اگر چیزی اشتباه است، اشتباه است، نقطه. فرقی نمیکند چه کسی آن را گفته، عمل از کجا آمده است و آیا باید باور یا ایدئولوژی را کنار بگذاریم تا خطا را به عنوان یک خطا درک کنیم. ما باید از دروغ گفتن به خود دست برداریم تا جهش کوانتومی در آگاهی ما ممکن شود. در غیر این صورت در دام جهل خودمان گرفتار خواهیم ماند و در رشد معنوی راکد خواهیم ماند.
«برای کسب علم، هر روز چیزهایی اضافه کنید. برای به دست آوردن خرد، چیزهایی را هر روز حذف کنید»
لائوتزو
همچنین ببینید: نشانه های حضور ارواح: یاد بگیرید آنها را شناسایی کنیدپرسش و مطالعه کنید. راه های متعددی وجود دارد که به حقیقت منتهی می شود، اما هیچ کدام کامل نیست، به خودی خود بسته است، همین. این به این دلیل است که همه مسیرهایی که ما در ماده داریم دچار دخالت انسان شده اند و به همین دلیل است که بسیار متنوع هستند و در عین حال می توانند ما را به تکامل سوق دهند. کنجکاو بودن به معنای طغیان نیست، بلکه باهوش بودن است. معنویت باید معنا داشته باشد، و این معنا همیشه در متون مقدس یافت نمی شود. خود را آزاد کنید و به ذهن خود اجازه دهید بپرد!
بیشتر بدانید :
- ما مجموع تعداد زیادی هستیم: ارتباطی که وجدان ها را متحد می کند اثر امانوئل
- 7 گیاه شگفت انگیز که می توانند به ما در گسترش هوشیاری کمک کنند
- مراحل پیشرفته هوشیاری از طریق تنفس هولوتروپیک