فهرست مطالب
در لحظات مهم، فقط فیض الهی قدرت برکت و محافظت دارد. هنگامی که مصیبت ظاهر شد، فقط به درگاه خداوند فریاد بزنید و هرگز معجزات خود را فراموش نکنید.
کلمات حکمت از مزمور 77
با ایمان و توجه بخوانید:
از خدا کمک می خواهم. من به خدا فریاد می زنم تا مرا بشنود.
وقتی در مضیقه هستم، خداوند را می طلبم. شب ها دست هایم را بی وقفه دراز می کنم. جانم تسلیت ناپذیر است!
خدایا تو را یاد می کنم و آه می کشم. من شروع به مراقبه می کنم و روحم غش می کند.
تو اجازه نمی دهی چشمانم را ببندم. آنقدر بی قرارم که نمی توانم حرف بزنم.
به روزهای گذشته، سال های دور فکر می کنم؛
شب ها آهنگ هایم را به یاد می آورم. قلب من مراقبه می کند و روح من می پرسد:
آیا خداوند ما را برای همیشه طرد خواهد کرد؟ آیا او دیگر هرگز لطف خود را به ما نشان نخواهد داد؟
آیا عشق او برای همیشه ناپدید شده است؟ آیا وعده او تمام شده است؟
همچنین ببینید: 10 ویژگی عشق واقعی آیا شما یکی زندگی می کنید؟آیا خدا رحمت را فراموش کرده است؟ آیا او در خشم خود از دلسوزی خود جلوگیری کرده است؟
سپس فکر کردم: "دلیل درد من این است که دست راست حق تعالی دیگر عمل نمی کند."
به یاد خواهم آورد اعمال خداوند؛ معجزات قدیم تو را به یاد خواهم آورد.
در تمام کارهایت تفکر خواهم کرد و همه اعمال تو را در نظر خواهم گرفت.
راه های تو، ای خدا، مقدس است. چه خدایی به بزرگی خدای ماست؟
شما خدایی هستید که معجزه می کنید. شما قدرت خود را در میان مردم نشان می دهید.
با بازوی قوی خودتو قوم خود را نجات دادی، نسل یعقوب و یوسف.
آب ها تو را دیدند، ای خدا، آب ها تو را دیدند و به خود پیچیدند. حتی پرتگاه ها نیز می لرزیدند. تیرهای تو به هر جهت می درخشید.
در گردباد، رعد و برق تو غوغا کرد، رعد و برق تو جهان را روشن کرد. زمین می لرزید و می لرزید.
راه تو از دریا گذشت، راه تو از آبهای عظیم گذشت و هیچ کس رد پای تو را ندید.
شما قوم خود را مانند گله از طریق راه هدایت کردید. از موسی و هارون.
همچنین به مزمور 35 مراجعه کنید - مزمور مؤمنی که به عدالت الهی معتقد استتفسیر مزمور 77
تیم ما تفسیر مفصلی از مزمور 77 تهیه کرده است. بخوانید با توجه:
آیات 1 و 2 - من از خدا کمک می خواهم
«به خدا کمک می کنم. به خدا فریاد می زنم تا صدایم را بشنود. وقتی در تنگی هستم، خداوند را می جویم. شب ها دست هایم را بی وقفه دراز می کنم. روح من تسلی ناپذیر است!»
زمام نویس در مواجهه با لحظه ای یأس و رنج، دستان خود را دراز می کند، شکایت می کند و هنگام مراجعه به خدا فریاد کمک می طلبد. در میان این همه مصیبت، همه چیزهایی که در مورد خداوند شنید، با واقعیت رنج او در تضاد بود. و هر چه مزمور سرای بیشتر در مورد آن فکر می کرد، بیشتر مضطرب می شد.
آیات 3 تا 6 - خدایا تو را به یاد می آورم
«خدایا تو را به یاد می آورم و آه می کشم. من شروع به مدیتیشن می کنم و روحیه امغش می کند تو به من اجازه نمی دهی چشمانم را ببندم. آنقدر بی قرارم که نمی توانم حرف بزنم. من به روزهای گذشته فکر می کنم، به سال های گذشته. شب ها آهنگ هایم را به یاد می آورم. قلب من مراقبه می کند و روح من می پرسد:
آصاف، مزمور سرای که نمی تواند بخوابد، تمام شب را به فکر وضعیت فعلی و رویدادهای گذشته خود می گذراند. اما او به یاد می آورد که در میان آن همه سختی که از سر گذرانده بود، روی آوردن به خدا گرانبهاترین اتفاقی بود که برای او رخ داد.
آیات 7 تا 9 - آیا خدا رحمت را فراموش کرد؟
آیا خداوند ما را برای همیشه طرد خواهد کرد؟ آیا او دیگر هرگز لطف خود را به ما نشان نخواهد داد؟ عشقت برای همیشه رفته؟ قولت تموم شد؟ آیا خدا رحمت را فراموش کرده است؟ آیا او در خشم خود از شفقت خود جلوگیری کرده است؟»
همچنین ببینید: عدد شناسی کابالیستی - چیست و چگونه کار می کنددر ناامیدی عمیق، مزمورنویس شروع به این پرسش می کند که آیا به طور تصادفی، خدا از او دست کشیده است یا خیر. و می پرسد که آیا روزی دوباره رحم خواهد کرد؟
آیات 10 تا 13 – اعمال خداوند را به یاد خواهم آورد
«سپس فکر کردم: «دلیل درد من این است. که دیگر دست راست حق تعالی من نیست.» اعمال خداوند را به یاد خواهم آورد. معجزات باستانی شما را به یاد خواهم آورد. من در تمام کارهایت تأمل خواهم کرد و تمام اعمال تو را در نظر خواهم گرفت. ای خدا راههای تو مقدس است. چه خدایی به بزرگی خدای ماست؟
در این آیات، مزمور سرا تصمیم می گیرد که از درد خود دور شود و تمرکز را به آثار و معجزات انتقال دهد.خداوند. آساف هنگام سؤال از "چه خدایی به اندازه خدای ما بزرگ است؟" به یاد می آورد که هیچ خدای دیگری را نمی توان با خدای متعال مقایسه کرد.
آیات 14 تا 18 - زمین لرزید و لرزید
«تو خدایی هستی که معجزه میکنی. شما قدرت خود را در میان مردم نشان می دهید. با بازوی قوی خود قوم خود را که فرزندان یعقوب و یوسف بودند، نجات دادی. ای خدا آبها تو را دیدند، آبها تو را دیدند و به خود پیچیدند. حتی پرتگاه ها هم می لرزید ابرها باران می باریدند، رعد و برق در آسمان طنین انداز شد. فلش هایت به هر جهت می درخشید در گردباد، رعد تو غوغا کرد، رعد و برق تو جهان را روشن کرد. زمین لرزید و لرزید.»
پس از این همه سؤال، مزمورنویس به حاکمیت خدا روی می آورد، به ویژه در مورد کنترل طبیعت. خداوند متعال بر آسمان ها و زمین و دریاها حکومت می کند.
آیات 19 و 20 – راه تو از دریا گذشت
«راه تو از دریا گذشت، راه تو از دریا گذشت. آبهای عظیم و هیچکس رد پای تو را ندید. تو قوم خود را مانند گله به دست موسی و هارون رهبری کردهای. که تهدیدی برای خداوند متعال نیست، بلکه راهی است که او می تواند طی آن طی کند.
بیشتر بدانید :
- معنای همه مزامیر : ما 150 مزمور را برای شما جمع آوری کرده ایم
- آویز آکوامارین: شفای همهدرد و رنج عاطفی
- درد کارمای خانواده حادترین است. میدونی چرا؟