فهرست مطالب
Obaluaê/Omulú یکی از پسران Nanã بود، اما کسی که او را بزرگ کرد Imanjá بود. افسانه ای (itan) را ببینید که این داستان را توضیح می دهد.
همچنین ببینید: فرشته نگهبان جوزا: بدانید که از چه کسی محافظت کنیدداستان ایجاد Obaluaê/Omulú
طبق اساطیر یوروبا، Nanã اوکسالا را جادو کرد تا بتواند او را اغوا کند و باردار شود. با او. و او موفق شد، اما وقتی اوبالوائه به دنیا آمد، بدن پسر پوشیده از زخم و زخم بود. اوبالوائه با آبله به دنیا آمد و بدنش کاملا ناقص بود. نانا نمیتوانست این تصور را تحمل کند که اینطور بچهای به دنیا بیاورد و نمیدانست با او چه کند، او را کنار دریا رها کرد تا جزر و مد او را ببرد.
همچنین ببینید: مزمور 74: از شر اندوه و اضطراب خلاص شوید<0 گویی این تنها رها شدن و بیماری کافی نبود، اوبالوئه همچنان مورد حمله خرچنگ هایی قرار گرفت که در ساحل بودند و کودک مجروح و تقریباً مرده باقی ماند.ایمانجا اوبالوئه را نجات داد
با دیدن آن ایمانجا که کودک رنج می برد دریا را ترک کرد و کودک را در آغوش گرفت. سپس او را به غاری برد و از او مراقبت کرد، بانداژهایی با برگ های موز درست کرد و به او ذرت بو داده داد. هنگامی که نوزاد از جراحات و بیماری های جدی بهبود یافت، ایمانجا تصمیم گرفت که او را به عنوان پسر خود بزرگ کند.
اینجا را کلیک کنید: Eres و معنای مذهبی آن در Umbanda و Catholicism
تصویر بدن Obaluaê
Obaluaê با زخم ها و علائم بسیار چشمگیر مشخص شده بود و به همین دلیل او از هر کسی که می توانست او را ببیند پنهان می شد. در یک روز جشن کهاوریشاها جمع شده اند، اوگون اوبالوائه را می خواهد و متوجه می شود که به دلیل زخم هایش نمی خواهد ظاهر شود. بنابراین، او به جنگل میرود، یک کلاه حصیری درست میکند تا اوبالوئه را از سر تا پا بپوشاند.
سپس موافقت میکند که با آن کلاه حاضر شود و در مهمانی شرکت کند، اما بدون رقص، زیرا او خیلی آدم بود. orixá بسته Iansã سپس با باد به او نزدیک می شود و کلاه کاهی Obaluaê را می دمد. در آن لحظه، تمام زخم های او تبدیل به بارانی از ذرت بوداد شد که نشان می داد پسر زیبا، سالم و درخشانی که بدون زخم های زخمش باقی می ماند.
به دلیل سابقه بیماری و رنجش، او تبدیل به اوریکسا شد. اوبالوئه از اوکسالا و ایمانجا یاد می گیرد که چگونه آنها را درمان کند.
به دلیل دوران کودکی رها شده و زندگی که زخم هایش را پشت کاه پنهان کرده بود، اوبالوئه تبدیل به یک اوریکسای بسیار جدی، کم حرف و متمرکز شد که او را دوست ندارد. خنده و آشفتگی، او یک orixá است که همیشه بسته است.
Obaluaê و Omulu – چه تفاوتی دارند؟
Omulu اوریکسای بالغ و قدیمی شفا و بیماری است. اوبالوئه اوریکسای جوان، پروردگار تکامل موجودات است. آنها با هم تثبیت نظم جهانی را اداره می کنند، بدون آنها هیچ چیز پایدار نیست (بالاخره، زندگی و مرگ باید با هم قدم بردارند تا به روح ها فرصتی برای تکامل بدهند). Obaluaê خدایی است که جهان را حفظ و رهبری می کند. امولو کسی است که گذرها را از یک صفحه به صفحه دیگر هدایت می کند: از جسم به روح و از روح به روح.گوشت.
بیشتر بیاموزید:
- Exus و Pomba Giras به عنوان راهنمای ما
- اسطوره جادویی Preto Velho
- فولکلور کابوکلوس اومباندا